هیچ کمالی برای انسان بهتر از شناخت جایگاه خود در نظام هستی، نیست، و جایگاه انسان همان بندگی و عبودیت است نه ادعای کبریایی، چنانکه رتبه خداوند سبحان همان ربوبیت اوست، از این رو برای انسان همین فخر بس که مولای او، وی را به عنوان عبد صالح بستاید، چنانکه درباره حضرت سلیمان فرمود: "و وهبنا لداود سلیمان نعم العبد انه اوّاب."(1) دلیل بنده صالح بودن سلیمان نیز این است که او، "اوّاب" است و مکرر به مولای خود رجوع میکند.
1. زنده باش و زندگی کن و بدان که حیات در حرکت و ممات در سکون است.
2. میدانید شما و دنیای شما از مجموع ذراتی خلق شدهاند و خالق برای هر ذره جهان به این عظمت وظیفه خاصی قرار داده تا این نظم و شکوه را بیان کند و انسان از آن و گاهی در اثر غرور جزیی از آن است.
حضرت سلیمان در بیان برخی از علومی که نصیب وی و پدر بزرگوارش حضرت داود شده میفرماید: "یا ایها الناس عُلِّمنا منطق الطیر و أُوتینا من کل شیء ان هذا لهو الفضل المبین"(1)؛ ما زبان و منطق پرندهها را میدانیم. خداوند آنچه را لازمه ارشاد و هدایت در این نظام است به ما داده است، چه در مسایل تشریع و چه در مسایل تکوین، و بسیاری از امور را مسخّر ما کرده است و این فضلی آشکار است.
حَتَّی إِذَآ أَتَوْاْ عَلَی وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یأَیهَا النَّمْلُ ادْخُلُواْ مَسَکنَکمْ لَا یحْطِمَنَّکمْ سُلَیمَنُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یشْعُرُونَ
(سلیمان با لشکر خود حرکت میکرد) تا به وادی مورچگان رسیدند، مورچهای گفت: ای مورچگان! به خانههای خود بروید تا سلیمان و لشکریانش شما را ناآگاهانه پایمال نکنند.
* «نمل» در لغت به معنای حرکت زیاد با پای کوچک است. (التحقیقفیکلماتالقرآن)