سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانش دو گونه است [ در طبیعت [سرشته و [ به گوش [شنیده و تا سرشته نباشد، شنیده سود ندهد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
7 مژده پیامبر(ص) به دوستداران و شیعیان امام علی(ع) ، آداب -سفر -از دیدگاه اهل‌بیت(ع) ، اندیشه‌ورزی- دانش‌اندوزی- دینداری رهبر انقلاب ، اهمیت ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» در ماه رجب ، بسم الله اینگونه اعجاز می کند ، بهشت- جهنم- ، پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی ، تربیت فرزندان- امام زمان (عج)- اهل بیت-دعا-فرج-جوانها- غریبم-طول ، تربیت-نوجوان-امیرالمؤمنین‏ ، تصاویر نادر و قدیمی از کربلا ، تفحص- قمقمه ، تلاوت - سوره -خواب - فراموش نکنیم ، توصیه های آیت الله مجتبی تهرانی در ماه شعبان ، توصیه‌های رهبر معظم انقلاب درباره استفاده از فرصت ماه رجب ، چـرا دانههـای تسبیح 101 عـدد اسـت؟ ، حج-مناسک ، حضرت آیت الله خامنه ای گ-روسای قوا ، حضرت فاطمه (س)- میلاد- هدیه ، حضرت موسی- قرآن-مادر ، حکایت ، داستان کوتاه- مجله تفریحی و سرگرمی ، دنیا- آخرت-دعا-جهنم-آتش ، دوربین مدار بسته-پیامبرخدا- فرشتگان- اعضا و جوارح- گناه- قرآن-حض ، ذکری که آتش جهنم را خاموش می کند ، رهبر انقلاب- دانشمند- هسته ای- ایران ، رهبر معظم انقلاب- هیات دولت- رئیس جمهور-انتقاد ، ژنو- ، سردار شهید ، سوره انعام- فرشته- مکلی- نازل-پیامبر ، شروع کارها با نام خدا ، شفاعت امام حسن علیه السلام ، شهادت- تاج سر ، شهدا ، شهید آوینی ، شهید دکامی ، شهید مطهری-معلم ، شیطان-شاهرگ-استغفار-قران ، شیطان-صاحبخانه-مهمانی ، علی (ع)- شیطان- جن و انس ، غذای حلا- لاغری- سستی- قطع نسل-مرگ ناگهانی-جاهلیت-پیامبر اکرم(ص) ، فرزند اسلام- شهید برونسی ، قرآن- شیطان-خواندن-اغما ، گوشی-خیس شدن-گارانتی ، لقمان حکیم-پند ، ماجرای‌ پدر و پسری‌ که در آغوش هم به شهادت رسیدند ، مانتویی بی‌آرایش به از چادری با آرایش…. ، ماه رجب- پیامبر- مومنان- بهشت ، مدافعان حرم ، نماز شب- آیت الکرسی-آرامش ، نمازشب- تلاوت قرآن- صوت ، نمازی برای بخشش گناه خود و والدین در شب قدر ، نکته ظریف از مهدی موعود(عج) در کلام رهبر انقلاب ، هنگام وسوسه‌ی شیطان، چه کار کنیم؟ ، وسیله ا‏ى برای شناخت حقّ از باطل ، وصیت نامه شهدا- حضرت زینب (س) ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :24
بازدید دیروز :120
کل بازدید :76725
تعداد کل یاداشته ها : 237
103/9/2
2:2 ص

اسفند که نزدیک می‌شود، لیست خرید مواد شوینده که بلند بالا می‌شود، پارچه‌های رنگی که از بقچه بیرون می‌آیند و می‌نشینند کنار چرخ خیاطی تا بشوند دستگیره و دستمال سفره، نردبان که از انباری خودش را به پنجره‌های قدی خانه می‌رساند، لباس‌های زمستانی که کم کم جمع می‌شوند و جایشان را به لطافت لباس‌های بهاری می‌دهند، گندم‌های سهم گنجشک‌ها که ظرف سفالی را پر می‌کنند تا بشوند سبزه و کنار آینه و قرآن جاگیر شوند...

 

 

 

 

 

 

أَوَ لا یَرَوْنَ أَنَّهُمْ یُفْتَنُونَ فی کُلِّ عامٍ مَرَّةً أَوْ مَرَّتَیْنِ ثُمَّ لا یَتُوبُونَ وَ لا هُمْ یَذَّکَّرُونَ

آیا آن‌ها نمی‌بینند که در هر سال، یک یا دو بار آزمایش می‌شوند!؟ باز توبه نمی‌کنند، و متذکّر هم نمی‌گردند!

سوره مبارکه توبه، آیه 126

کتابها می‌نویسند:

 استفهام در این آیه استفهام تقریر است، و آیه چنین معنا می‌دهد: چرا ایشان تفکر نمی‌کنند و عبرت نمی‌گیرند، با اینکه می‌بینند در هر سالی یک یا دو بار مورد امتحان قرار می‌گیرند و در همه نوبت‌ها از امتحان مردود گشته و نمی‌توانند از امتحان خدایی بیرون آیند، و توبه نمی‌کنند و متذکر نمی‌شوند، و اگر در این باره فکر می‌کردند قطعا بیدار می‌شدند و وظیفه واجب و حیاتی خود را تشخیص می‌دادند.1

«یُفْتَنُون» به وسیله بیماری و قحطی و گرفتاری‌های دیگر، آزمایش می‌شوند، و باز هم دست بردار نیستند، و از نفاق خود توبه نمی‌کنند، و متذکّر نمی‌شوند، عبرت نمی‌گیرند. معنای دیگر آیه این است که مبتلا می‌شوند، به جهاد با پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، و مشاهده می‌کنند که خداوند یاری و پیروزی بر او نازل می‌کند.2

خانه تکانی

 

 

با تو می‌گویم:

اسفند که نزدیک می‌شود، لیست خرید مواد شوینده که بلند بالا می‌شود، پارچه‌های رنگی که از بقچه بیرون می‌آیند و می‌نشینند کنار چرخ خیاطی تا بشوند دستگیره و دستمال سفره، نردبان که از انباری خودش را به پنجره‌های قدی خانه می‌رساند، لباس‌های زمستانی که کم کم جمع می‌شوند و جایشان را به لطافت لباس‌های بهاری می‌دهند، گندم‌های سهم گنجشک‌ها که ظرف سفالی را پر می‌کنند تا بشوند سبزه و کنار آینه و قرآن جاگیر شوند؛ تنگ شیشه‌ای که از جعبه مقوایی بیرون می‌آید و شسته می‌شود تا بشود خانه ماهی قرمزی که هنوز هم بعد از این همه سال نمی‌دانم خریدنش درست است یا نه؛ می‌نشینم به حساب و کتاب اتفاقات سالی که دارد تمام می‌شود. به شمردن سختی‌هایی که گذشت و بزرگ‌ترم کرد. به اندوه‌های کوچک و بزرگی که فاصله بغض تا اشک را تنها یک آه کرد. به روزهایی که با خودم فکر نمی‌کردم تمام شوند. به شب‌هایی که تا صبح کابوس می‌دیدم؛ بعد با خودم فکر می‌کنم و در دل دعا می‌کنم که کاش چهار فصل در راه، بی‌دغدغه بگذرد برای همه. سختی، راه خانه همه کسانی که می‌شناسم و نمی‌شناسم را گم کند و هر صبح، شادی، باشد که دق الباب کند در خانه همه آدم‌ها را. هرسال، روزهای آخر سال برایم به دعا می‌گذرد.

امتحان الهی

دعاهایی که انگار اجابت نمی‌شوند. من بی خبر از همه جا دست به دعا برمی‌دارم هر سال؛ بی آنکه بدانم رسم خداوندی توست که سالی بر بنده‌ات نگذرد مگر این که یکی دو بار امتحانش کنی. برایش واقعه‌ای بفرستی و بنشینی به تماشای مواجهه او با واقعه ... واقعه‌ای که گاهی سخت است و گاهی طاقت فرسا... گاهی تاب آوردنی است و گاهی تاب و توان و رمقی برای آدمی باقی نمی‌گذارد. تازه رسم تو را فهمیده‌ام. روزهای مانده تا عید، وقت شستن حیاط، وقت باز کردن پرده‌ها، وقت بالا و پایین رفتن سوزن چرخ خیاطی، وقت خرید گلدان بنفشه از پیرمرد گل فروش؛ از غیر تو توبه می‌کنم و در دل یک دعا دارم. کاش در چهار فصل پیش رو، تاب ایستادن، راست ایستادن بعد از سختی امتحان‌هایت را به بنده‌هایت بدهی که می‌دهی. کاش قد بنده‌هایت از قد امتحان‌های پیش رو، بلند تر باشد که هست ... کاش دوام لبخندها آن قدری باشد که تا اوج سختی‌ها محو نشود که نمی‌شود ... می‌دانم کاش‌های گفته و ناگفته را می‌شنوی، می‌دانی، اجابت می‌کنی ... 

 

 

 

 

 

1.ترجمه تفسیر المیزان، ج 9، ص