اما اهمیت اخلاق در نگاه امام(ع) چگونه است؟ در خطبه 113 جملهای از ایشان وارد شده است که «لا قرین کَحُسنِالخُلقِ»3
در خطبه 176 عبارتی هست که امام(ع) میفرمایند نسبت به اخلاق حساس باشید: «ایاکم و تَهزیعِ الأخلاق و تَصریفَها»4 به نظر اینطور میآید که اگر اخلاق زیرپا گذاشته شود هیچ چیز سالم نمیماند، نه اعتقادات، نه زندگی، نه سیاست، نه اجتماع و نه هیچ ارزش دیگر.
در خطبه 192 نهجالبلاغه، امامعلی(ع) میفرماید اگر قرار باشد ما در زندگی به چیزی تعصب بورزیم و ایستادگی کنیم و از آن عبور نکنیم، آن اخلاق است:«فَإن کانَ لا بُدَّ مِنَ العَصَبِیه.. فَلیکُن تعصُّبُکم لِمَکارمِ الْخِصالِ و مَحامِدِ الأفعالِ و مَحاسِنِ الأمورِ»
ایشان در حکمت 38 میفرمایند: «و أکرمُ الحسبِ حُسنُ الخُلقِ». حسب به معنای شرافت قابل محاسبه است. گرامیترین شرافت قابل محاسبه، اخلاق نیکوست. آنچه اعتبار دارد اخلاق است. انسانها بر اساس آن بهحسابمیآیند.
«إنَّ أکرمَکُم عندَالله أتقیکُم»5 قرآن همه ارزشها را به تقوی (پروا داری) داده است.
در کلمات امیرمؤمنان(ع) هست که: «التُّقی رئیسُ الاخلاق» پرواداری رئیس اخلاق است. نگاه کنید جامعه چقدر پروادار است. چقدر حریم نگه میدارد رعایت حقوق میکند. ملاک جامعه سالم همین است.
در حکمت 229 حضرت بیان میدارند که «کَفَی بالقَناعَه مُلکاً» قناعت برای دولتمندی کافی است. «و بِحُسنِ الخُلُقِ نَعیماً» کسی که اخلاق دارد همه نعمتها را دارد. اگر در جامعهای اخلاق حاکم باشد در پرتوی او میتوان به همه جا رسید.
در خطبه 28 میخوانیم «إنَّ أخوَفَ ما أخافَ علَیکُم إثنَتان: إتِّباعِ الهَوَی و طولِ الأمَل» من از دو چیز بر شما میترسم: پیروی از هوا و آرزوی دراز. هر دوی اینها از جنس بیاخلاقی هستند. در شرح نهجالبلاغه ابنابیالحدید، از امیرمؤمنان(ع) آمده است: «عَدمُ الأدَبِ سبَبُ کلِّ شرٍّ» فقدان ادب (اخلاق) علت همه شرور است.