از نظر قرآن باید چگونه باشیم تا از اهل بهشت باشیم؟ بهشتیان در چه شرایطی هستند؟
در قرآن و روایات، نشانههای زیادی برای م?منان، پرهیزکاران و اهل بهشت، ذکر شده است. در این مقال به برخی از آنها اشاره میشود.
1. ایمان، هجرت و جهاد: «الَّذینَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فی سَبیلِ اللَّهِ بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»[1]؛ کسانی که ایمان آورده و به خاطر خدا هجرت کرده و در راه او با اموال و جان خود، جهاد کردند، مقام بزرگی در نزد خدا دارند و پیروز و رستگارند.
2. اطاعت از خدا و پیامبر: «وَ مَنْ یُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ یَخْشَ اللَّهَ وَ یَتَّقْهِ فَأُولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ»[2]؛ کسانی که از خدا و پیامبرش اطاعت میکنند و از خدا ترس و خشیت دارند و پرهیزکارند، اهل رستگاریاند.
3. ترس از خدا، توکل، اقامه نماز و انقاق: «إِنَّمَا الْمُ?ْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبهُمْ وَ إِذَا تُلِیَتْ عَلَیهْمْ ءَایَاتُهُ زَادَتهْمْ إِیمَانًا وَ عَلىَ رَبِّهِمْ یَتَوَکلَّونَ* الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَ مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ* أُوْلَئکَ هُمُ الْمُ?ْمِنُونَ حَقًّا لهَّمْ دَرَجَاتٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَ مَغْفِرَةٌ وَ رِزْقٌ کَرِیم»؛[3] م?منان، تنها کسانى هستند که هر گاه نام خدا برده شود، دلهاشان ترسان میگردد و هنگامى که آیات او بر آنها خوانده مىشود، ایمانشان فزونتر مىگردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند. آنها که نماز را برپا مىدارند و از آنچه به آنها روزى دادهایم، انفاق مىکنند. (آرى)، م?منان حقیقى آنها هستند، براى آنان درجاتى (مهم) نزد پروردگارشان است و براى آنها، آمرزش و روزى بىنقص و عیب است.
4 امانتداری و تعهد به پیمان: «وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ رَاعُون»؛[4] م?منان کسانی هستند که امانتها و عهد و پیمانشان را مراعات میکنند.
5. وحدانیت و تقید به حدود الهی: «وَ الَّذینَ لا یَدْعُونَ مَعَ اللَّهِ إِلهاً آخَرَ وَ لا یَقْتُلُونَ النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ لا یَزْنُون»؛[5] کسانی که غیر از خدا، کسی را عبادت نمیکنند و انسانهایی را که خدا خونشان را محترم شمرده، نمیکشند و زنا نمیکنند.
بهشتیان در محیطی مملو از صلح و صفا و عشق و محبت بر تختهای بلندی که کاملاً به اطراف اشراف دارد:
فِیهَا سُرُرٌ مَّرْفُوعَةٌ (غاشیه، آیه 13) و بر روی آنها فرشهای گرانبهایی گستردهاند:
وَزَرَابِیُّ مَبْثُوثَةٌ (غاشیه، آیه 16) و بالشهایی بهترتیب و منظم بر آنها چیده شده است: وَنَمَارِقُ مَصْفُوفَةٌ (غاشیه، آیه 15) روبهروی یکدیگر تکیه زدهاند: مُتَّکِئِینَ عَلَیْهَا مُتَقَابِلِینَ (واقعه، آیه 16) و به تماشای نعمتهای عظیم الهی مشغولاند: عَلَى الْأَرَائِکِ یَنظُرُونَ (مطففین، آیه 23) سریر تختی است که سرور و شادی در استفاده از آن مورد نظر است و بلند بودن این تخت هم اشاره به جایگاه بلند بهشتیان دارد یعنی وقتی بر روی آن تکیه میزنند مجموع زیباییهای اطراف، زیر نظر آنهاست و نیز اشارهای است به پایگاه رفیع و مقام و مرتبه والای آنان و روبهرو نشستن آنان نیز کنایه از نهایت انس و حسن معاشرت و صفای باطن ایشان دارد.
رسول اکرم صلى الله علیه و آله:
اَلجَنَّةُ بَنا?ُها لَبِنَةٌ مِن فِضَّةٍ وَلَبِنَةٌ مِن ذَهَبٍ وَمِلاطُهَا المِسکُ الأَذفَرُ وَحَصبا?ُهَا اللُّ?لُ?ُ وَالیاقوتُ وَتُربَتُهَا الزَّعفرانُ... ؛
ساختمان بهشت خشتى از نقره و خشتى از طلاست، گِل آن مُشک بسیار خوشبو و سنگریزه آن ل?ل? و یاقوت و خاک آن زعفران است... . (نهج الفصاحه، ح 1327)
امام صادق علیه السلام:
اِنَّ اَدنى اَهلِ الجَنَّةَ مَنزِلاً لَو نَزلَ بِه الثّقَلانِ الجِنُّ وَالاِنسُ لَوَسِعَهُم طَعاما وَشَرابا وَلایَنقُصُ مِمّا عِندَهُ شَى ءٌ؛
کمترین فرد بهشت چنان است که اگر جن و انس میهمان او شوند همه را با خوردنى و آشامیدنى پذیرایى کند و از آنچه دارد چیزى کم نشود.(بحارالأنوار، ج8، ص120، ح11)
امام على علیه السلام:
لَذّاتُها لاتُمَلُّ وَمُجتَمِعُها لایَتَفَرَّقُ وَسُکّانُها قد جاوَروا الرَّحمنَ وَقامَ بَینَ اَیدیهِمُ الغِلمانُ بِصِحافٍ مِن الذَّهبِ فیها الفاکِهَةُ والرَّیحانُ؛
لذتها و خوشی هاى بهشت دل را نمى زند، انجمن آن از هم نمى پاشد، ساکنانش در پناه خداى رحمانند و در برابر آنان غلامانى با طبق هاى زرین پر از میوه و گل هاى خوشبو ایستاده اند.(امالى طوسى، ج1، ص29، ح31)
رسول اکرم صلى الله علیه و آله:
وَالَّذى نَفسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لاتَدخُلُوا الجَنَّةَ حَتّى تُ?مِنوا وَلا تُ?مِنوا حَتّى تَحابّوا اَفَلا اُنَبِّئُکُم بِشَىْ ءٍ اِذا فَعَلتُموهُ تَحابَبتُم؟ اَفشُوا السَّلامَ بَینَکُم؛
به خدایى که جان محمد در دست (قدرت) اوست به بهشت نمى روید تا م?من شوید و م?من نمى شوید تا یکدیگر را دوست بدارید، آیا مى خواهید شما را به چیزى خبر دهم که با انجام آن، یکدیگر را دوست بدارید؟ سلام کردن بین یکدیگر را رواج دهید. (نهج الفصاحه، ح 1555)
پی نوشت ها:
[1]. توبه، 20
[2]. نور، 52.
[3]. انفال، 2-4.
[4]. م?منون، 8.
[5]. فرقان، 68.
منابع:
اسلام کوئست
سایت شهید آوینی
سایت معارف قرآن کریم