سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه بداند و عمل کند و بیاموزد، در ملکوت اعظم بس بزرگ به شمار آید . [عیسی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 
7 مژده پیامبر(ص) به دوستداران و شیعیان امام علی(ع) ، آداب -سفر -از دیدگاه اهل‌بیت(ع) ، اندیشه‌ورزی- دانش‌اندوزی- دینداری رهبر انقلاب ، اهمیت ذکر «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ» در ماه رجب ، بسم الله اینگونه اعجاز می کند ، بهشت- جهنم- ، پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی ، تربیت فرزندان- امام زمان (عج)- اهل بیت-دعا-فرج-جوانها- غریبم-طول ، تربیت-نوجوان-امیرالمؤمنین‏ ، تصاویر نادر و قدیمی از کربلا ، تفحص- قمقمه ، تلاوت - سوره -خواب - فراموش نکنیم ، توصیه های آیت الله مجتبی تهرانی در ماه شعبان ، توصیه‌های رهبر معظم انقلاب درباره استفاده از فرصت ماه رجب ، چـرا دانههـای تسبیح 101 عـدد اسـت؟ ، حج-مناسک ، حضرت آیت الله خامنه ای گ-روسای قوا ، حضرت فاطمه (س)- میلاد- هدیه ، حضرت موسی- قرآن-مادر ، حکایت ، داستان کوتاه- مجله تفریحی و سرگرمی ، دنیا- آخرت-دعا-جهنم-آتش ، دوربین مدار بسته-پیامبرخدا- فرشتگان- اعضا و جوارح- گناه- قرآن-حض ، ذکری که آتش جهنم را خاموش می کند ، رهبر انقلاب- دانشمند- هسته ای- ایران ، رهبر معظم انقلاب- هیات دولت- رئیس جمهور-انتقاد ، ژنو- ، سردار شهید ، سوره انعام- فرشته- مکلی- نازل-پیامبر ، شروع کارها با نام خدا ، شفاعت امام حسن علیه السلام ، شهادت- تاج سر ، شهدا ، شهید آوینی ، شهید دکامی ، شهید مطهری-معلم ، شیطان-شاهرگ-استغفار-قران ، شیطان-صاحبخانه-مهمانی ، علی (ع)- شیطان- جن و انس ، غذای حلا- لاغری- سستی- قطع نسل-مرگ ناگهانی-جاهلیت-پیامبر اکرم(ص) ، فرزند اسلام- شهید برونسی ، قرآن- شیطان-خواندن-اغما ، گوشی-خیس شدن-گارانتی ، لقمان حکیم-پند ، ماجرای‌ پدر و پسری‌ که در آغوش هم به شهادت رسیدند ، مانتویی بی‌آرایش به از چادری با آرایش…. ، ماه رجب- پیامبر- مومنان- بهشت ، مدافعان حرم ، نماز شب- آیت الکرسی-آرامش ، نمازشب- تلاوت قرآن- صوت ، نمازی برای بخشش گناه خود و والدین در شب قدر ، نکته ظریف از مهدی موعود(عج) در کلام رهبر انقلاب ، هنگام وسوسه‌ی شیطان، چه کار کنیم؟ ، وسیله ا‏ى برای شناخت حقّ از باطل ، وصیت نامه شهدا- حضرت زینب (س) ،

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :19
بازدید دیروز :4
کل بازدید :77490
تعداد کل یاداشته ها : 237
103/9/28
5:40 ص

 

یکی از آشنایان خواب شهید پلارک رو دیده بود

می گفت ازش تقاضای شفاعت کرده

شهید پلارک بهش گفته:

من نمی تونم شما رو شفاعت کنم

تنها وقتی می تونم شفیع شما باشم که نماز بخونید و بهش توجه داشته باشید

همچنین زبانتون رو نگه دارید

در غیر این صورت هیچ کاری از دست من بر نمی آید...

به راستی چقدر مراقبیم؟!!! 
 
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات

 


94/3/7::: 9:33 ع
نظر()
  
  

 

 

سید ابراهیم نیاکی، پسر آن فرمانده ی رشید ، خاطره ای بسیار شنیدنی و تکان دهنده از پدر خود دارد که به خوبی نشان گرد دینی بزرگ است که شهدایی چون او بر گردن ملت ایران دارند:
خواهر کوچکی داشتیم که در نوجوانی به سرطان استخوان مبتلا شد. در زمان عملیات «الی بیت المقدس» (آزادسازی خرمشهر) که پدرم در حال فرماندهی لشکر 92 زرهی در خوزستان بود، بیماری خواهرم شدت گرفت و همه از او قطع امید کردند.

پدرم به این فرزند ته تغاری اش علاقه زیادی داشت و خواهرم هم خیلی خاطر ایشان را می خواست. با قرارگاه تماس گرفتیم و به پدر اطلاع دادیم که دخترش آخرین روزهای عمرش را طی می کند و هر چه زودتر خودش را برای آخرین دیدار با او برساند. اما پدر قبول نکرد که بیاید.

پدر نتوانست به دیدار خواهرم بیاید و آخرین لحظات عمر خواهر در کنارشان باشد. ایشان در جواب اصرارهای مادرم گفت: «این سربازانی که الان در در حال جنگ با بعثی ها هستند، همه شان فرزندان من هستند، الان من وظیفه دارم کنار آن ها باشم و همراهشان بجنگم »

خواهرم در سن 16 سالگی فوت کردند و پدرم تا چهل و هفت روز بعد از وفات دختر ته تغاری اش  هم نتوانست به خانه برگردد.

فرمانده ی شهید، امیر «سید مسعود منفرد نیاکی» ، در بهشت زهرای تهران، قطعه 26 ، ردیف 80 ، شماره 47، در انتظار قیام مولایش، آرام گرفته است.


  

در منطقه گیلان غرب ، منطقه اى بود به نام تنکاب .

نوجوان بسیار مؤ من و با صفایى آن جا بود که خیلى اهل تهجد و نماز شب بود و همچنین نسبت به نیروها و حقوق برادران دینى و مراعات آن و گذشت و ایثار و فداکارى نسبت به آن ها تلاش فراوان داشت .

یکى از خصوصیات این نوجوان این بود که وقتى براى نماز شب بیدار مى شد دلش مى خواست دیگر رزمندگان را هم بیدار کند.

او شیوه خوبى را براى این کار انتخاب کرده بود. در نیمه شب نزدیک اذان صبح گوشه اى از سنگر مى نشست و شروع مى کرد به تلاوت آیات شریفه قرآن کریم با صداى زیبا و آهسته .

از آن جا که نزدیک اذان و وقت نماز بود و علاوه بر آن صداى دلنشینى هم داشت برادران دیگر هیچ اعتراضى نمى کردند و با کمال میل از خواب برمى خاستند و نماز شب مى خواندند.


94/3/1::: 10:0 ص
نظر()
  
هجده نفر بودیم که برای شناسایی به منطقه ی چنانه رفته بودیم. روزها استتار می کردیم و شب ها راه می افتادیم. در حقیقت در میان دشمن بودیم. سهمیه ی ما مقداری برنج خام بود که بعد از سه روز آن هم تمام شد. طلبه ای همراهمان بود که شرایط سخت، بسیار بر او فشار می آورد.
یک روز بعد از نماز صبح، آن طلبه به شهید برونسی اعتراض کرد و گفت: «من دچار شک و تردید شده ام.» برونسی گفت: «اگر من این حرف را بگویم، مسأله ای نیست، اما تو که چند سال نان امام زمان (عج) را خورده ای، چرا؟!» 
آن طلبه متأثر شد و ادامه داد: «من باید خودم را بسازم.» روزهای بعد او را بسیار سرحال دیدم. پرسیدم: «چی شده؟ خیلی سرحال شدی!» پاسخ داد: «دیشب صحرای وسیعی را در مقابلم دیدم. آقایی در آن جا ایستاده بود که صورتش آفتاب را منعکس می کرد. رو به من گفت: بلند شو. مگر فرزند اسلام و شهید انقلاب به تو نگفت که نباید به خود تردید راه بدهی؟ سخن او حجت است.»
در همان شناسایی، دشمن متوجه حضور ما شد و آن طلبه «خودساز» به بزرگترین آرزوی هر مجاهد (شهادت) نایل آمد. طبق وصیتش، شهید برونسی پیکرش را به زادگاهش برد و به خانواده تقدیم نمود.
راوی: حجه الاسلام محمدقاسمی

94/2/31::: 1:0 ع
نظر()
  
شب قبل از شهادت شهید ستاری، فرمانده ی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و همراهان ایشان، حدود ساعت 2 بامداد در خواب عده ی زیادی را در حال حرکت دیدم که درمیان آن ها برادرم سعید که در منطقه ی فکه با شهید آوینی به درجه ی والای شهادت رسیده بود، دیده می شد.

برادرم و شهید آوینی و چند نفر دیگر شنل های سبز رنگ زیبایی بر دوش داشتند، و بر روی سرشان نیم تاجی به چشم می خورد. روز بود و آن ها در حال حرکت. هرچه سعید را صدا زدم، جواب نمی داد و توجهی نمی کرد، با خودم گفتم معلوم است، وقتی به سرش تاج گذاشته است به من توجهی نمی کند. در این میان سعید که متوجه نگرانیم شده بود، با اشاره به من فهماند که بعداً توضیح می دهد.

پس از چند لحظه به سوی من آمد و گفت: «عده ای مهمان داشتیم، آمده بودند و ما در حال استقبال از آن ها بودیم». پرسیدم: «پهلوی شما می آیند؟» گفت: «نه پهلوی شهدای احد می روند».

صبح همان روز رادیو خبر سقوط هواپیمای شهیدان ستاری، اردستانی، یاسینی، شجاعی و... را اعلام کرده بود، به جز شهید اردستانی همه ی آن ها در ردیف قبر سعید به خاک سپرده شدند.
راوی: خواهر شهید یزدان پرست

94/2/30::: 1:7 ع
نظر()
  
<      1   2   3   4   5   >>   >